همان کودک!
طلایه دار

روزی شیوانا در جمع شاگردانش نشسته بود. سخن از مرد قلدری به میان آمد که در دهکده مجاور بعضی اوقات با رهگذران به خشونت رفتار می کرد و آنها را می ترساند. یکی از شاگردان گفت: "من این مرد را می شناسم. مادر پیری دارد که بسیار ضعیف و ناتوان است. روزی دیدم که اهالی دهکده دسته جمعی نزد مادرش که زن آبرو مندی بود رفتند و از او اجازه خواستند تا این مرد را ادب کنند. اما مادر پیر او با گریه و التماس می گفت که بچه اش از کودکی شیطان بوده و چیزی در دلش نیست و اگر هم خطایی از او سر زده، ادامه همان رفتار کودکانه اش است و عمدی نیست."

سپس شاگرد شیوانا پرسید:" من هنوز نفهمیده ام چرا آن پیر زن از پسر تنومند و قلدرش تا این حد دفاع می کند و نمی گذاری اهالی او را ادب کنند و سر جایش بنشانند؟"

شیوانا با خنده گفت:" شما یک مرد درشت اندام می بینید که وسط دهکده ایستاده و با هیکل بزرگش رهگذران را می تر ساند اما آن پیرزن یک مادر است و هنوز او را کودک می پندارد که فقط کمی پزرگتر شده است. تفاوتی که می بینید تفاوت نگاه مادر با غریبه است. مادر فرزندش را در هر سن و سالی که باشد هنوز همان کودک بی دست و پایی میبیند که کمی بزرگ شده است. برای همین است که حتی در سن پیری هم با چنگ و دندان از کودکش دفاع می کند."



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





دو شنبه 26 تير 1391برچسب:مادر , مرد قلدر, :: 17:32 :: نويسنده : قطره از دریا

درباره وبلاگ

سلام و خیرمقدم به شما روز،ساعت،دقیقه و ثانیه هاتون آسمانی و طلایی.به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم با مطالب وبلاگم این لحظاتی رو که مهمان من هستید بتوانم با جرعه ای انرژی مثبت و آرامش از نگاه های مهربانتان پذیرایی کنم با احترام
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 116
بازدید هفته : 257
بازدید ماه : 440
بازدید کل : 209008
تعداد مطالب : 188
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

مرجع کد اهنگ


کد متحرک کردن عنوان وب